- روزی که… نیکولاس کیج عروسی خود را انجام داد -

- روزی که… نیکولاس کیج عروسی خود را انجام داد -
ما از جنون نیکولاس کیج در مقابل دوربین می دانیم. اما هیچ تصویری از آنچه که شاید بهترین ایده او باقی بماند وجود ندارد: در سال 2002 ، برای ازدواج با لیزا ماری پریسلی ، یک کاهن وودو را به عنوان مسئول برکت دادن به آنها ، به هاوایی آورد. خاطرات. توسط آکسل کدیو با کامیل کوندمی ، در نیواورلئان.
 
این یک مغازه کوچک است که در قلب نیواورلئان به نظر می رسد هیچ چیز نیست. گیر کرده در خیابان رمپارت ، در لبه بزرگراهی که شهر را به دو نیم می کند. در جنوب ، محله فوق العاده توریستی و شلوغ فرانسوی ، خانه های چند طبقه به سبک اسپانیایی آن با میله هایی بوی عشق ، عرق و رم غالب وجود دارد. در شمال ، ترمه - مشهور توسط مجموعه تلویزیونی به همین نام - یک محله آفریقایی-آمریکایی ، بسیار فقیر ، که در آن به خارجیان دستور داده می شود که از خانه خارج نشوند. بین این دو جهان ، دکه غافل می ماند. بدون علائم ، و پنجره های تیره که نمی توانند چیزهای زیادی ایجاد کنند. مکان برای متخصصان محفوظ است. و به همین دلیل: در اتاق پشتی در انتهای یک راهرو ، پشت سه شیپور خاموشی برای گردشگران گمشده ، معبد معنوی نیواورلئان وودو واقع شده است. حدود بیست متر مربع و هزاران مجسمه کوچک ، بخور ، کارت های غیرقابل رمز ، صدها ماسک که گوش و سوراخ بینی آنها با دلار یا سیگار جمع شده پر شده است. در گوشه ای ، یک پیانوی غبارآلود. خروس ها نیز ، سپس یک مار پیتون در قفس. و در مرکز این غار علی بابا میریام چمنی ، کشیش میریام ، نشسته است. 71 ساله ، لبخند یخ زده ، نگاه ثابت و جریان بسیار کند. او در سال 1990 به اینجا نقل مکان کرد ، و مانند یک آهنربا به پایتخت پرستش وودو در آمریکا کشیده شد. چند صد متر دورتر ، در آن طرف بزرگراه ، قبرستان سنت لوئیس قرار دارد. ماری لاوو ، کشیش کریول معروف جهان ، مدل میریام ، در آنجا دفن شده است. مقبره وی پس از جان فیتزجرالد کندی و الویس پریسلی بیشترین بازدید را در ایالات متحده دارد. یک ستاره. بیش از یک کنجکاوی که با سرگرمی مشاهده خواهیم کرد ، voodoo در اینجا یک شیوه زندگی است ، یک باور لنگرفته. از میریام حتی غالباً می خواهند در مقابل Superdome برقصد ، تا خوش شانسی را برای مقدسین ، تیم محلی فوتبال آمریکایی به ارمغان بیاورد. وقتی کار می کند ، ساکنان در تشکر از او کوتاهی نمی کنند. اما او تکان نمی خورد ، شاهکارهای واقعی او کاملاً متفاوت است: در سال 2002 ، این شخص نیکلاس کیج بود که با او تماس گرفت تا ازدواجش را با لیزا ماری پریسلی ، دختر پادشاه ، در هاوایی برکت دهد.
"آه ، شما می دانید ، چیزهای معمول: من آنها را در هنگام پذیرایی برکت دادم ،
با یک کشیش متدیست هاوایی در کنار من بود. "
کشیش میریام
در واقع ، این بازیگر و کشیش چند ماه قبل از آن ملاقات کرده بودند. کیج یکی از طرفداران پر و پا قرص نیواورلئان ، افسانه ها و تاریخچه آن است: در آنجا او خانه ای را خریداری کرد که دلفین لالاوری بورژوا ، دویست سال قبل ، بسیاری از بردگان خود را شکنجه و قتل کرد. وی همچنین قصد داشت آنجا به خاک سپرده شود و قبلاً مقبره خود را به شکل هرم در قبرستان سنت لوئیس در مرکز شهر ساخته است. بنابراین کاملاً طبیعی است که او اولین و تنها فیلم خود را تا به امروز ، سانی ، در سال 2001 در خیابان های این شهر دیوانه با نام مستعار "The Big Easy" فیلمبرداری می کند. مخصوصاً برای یک صحنه ، کشیش میریام را صدا می زند: "من باید مشاور او می شدم اما در واقع کار زیادی انجام ندادم ، فقط آنجا بودم و فکر می کنم این برای او کافی بود. من فقط کمی به او کمک کردم تا محراب مناسک درست کند. دیگر خبری از او ندارم و سپس سال بعد آن تماس تلفنی جادویی را گرفتم. "

ما در ابتدای تابستان 2002 هستیم و این دستیار نیکولاس کیج است که با احتیاط با کاهن وودو تماس می گیرد. به دلایل محرمانه بودن ، او ابتدا باور می کند که قبل از فروش فتیله ، به عروسی پسر عموی بازیگر دعوت شده است. جهت هاوایی را به مدت سه روز ، همه هزینه ها پرداخت شده و با یک چک خوب. میریام چمنی در حال تلاش برای تحقق بخشیدن به باد ناگهانی است ، او که بیشتر عمر خود را بین لوئیزیانا و می سی سی پی گذرانده است: "من آرزو داشتم که هاوایی را کشف کنم ، و همچنین برای تبریک عروسی نیکلاس کیج دعوت شدم! کاملاً دیوانه وار بود. هتل ، همه چیز لوکس بود. خانواده کیج ، خانواده پریسلی ، دوست دارند. نیکولاس فردی افسونگر است ، در مورد همه چیز بسیار کنجکاو است. عروسی به خودی خود میریام فقط یک چیز کوچک است: "اوه ، می دانید ، چیزهای معمول ، من آنها را در پذیرایی برکت دادم ، در کنار من یک کشیش متدیست هاوایی. من همچنین هنگام پذیرایی از همه میهمانان برکت می دادم ، و طبق معمول بخور پخش می کردم تا از رونق آنها اطمینان حاصل کنم. و بعد ، همه با هم دعا کردیم. رقصنده هاوایی نیز بودند ، اما من مثل آنها نمی رقصم. به هر حال من وزیر وودو هستم. "
 
بر روی آتشفشان های هاوایی بر روی یک اسب سفید مسابقه دهید
روز بعد از مراسم ، من