در میانه راه ، سرنگونی ناوهای هواپیمابر هرگز آسانتر نبوده است

در میانه راه ، سرنگونی ناوهای هواپیمابر هرگز آسانتر نبوده است
بررسی ها | 04/12/2019 | توسط جکی لنگ
اول از همه یک چیز: در میدوی بعضی وقت ها جان فورد ، کارگردان را می بینید. او توسط یک بازیگر و نه یک تصویر سهام بازی می شود ، اما او در واقع در آنجا بود ، در محل جنگ ، برای فیلمبرداری از آن و آنچه که او فیلمبرداری کرده است بسیار هیجان انگیز و باورنکردنی است که فقط دیدن تصاویر واقعی بمب گذاری ها از نزدیک احساس خطر قریب الوقوع قریب الوقوع او را گرفتار کرده است ، و در عین حال نحوه جمع آوری 18 دقیقه نبرد میدوی ها حس باورنکردنی حماسه و شعر را به دست می دهد. اینکه مردی که جلوی او کلاه خود را برمی دارم در این فیلم به عنوان لکه ای نشان داده می شود که هنگام عبور هواپیماها به زمین می افتد اما می گوید "تیراندازی را ادامه دهید!" این نوعی چیز است که باعث می شود شما بخواهید از سالن خارج شوید و به رولان امریچ در نقش روکو موسکو در کالیبر 9 میلان حمله کنید ("شما باید کلاه خود را در مقابل کسی مانند جان فورد بردارید!").
در عوض من ماندم. برای شما. قدرش را بدانید. اما هر از گاهی به این فکر می کردم.

مردی که مانند رئیس جمهور ایالات متحده که برای دفع بیگانگان سوار هواپیمای جنگنده می شود یا کورت راسل که با خدایان مصر که در واقع (همچنین) بیگانه هستند) می جنگد ، لحظات فراموش نشدنی را برای ما رقم زد ، داستان ویلیام شکسپیر (آه! آیا ناشناس را ندیده اید؟ موفقیت عجیب و در عین حال بزرگ ...) حالا او فکر کرد وقت آن رسیده است که داستان واقعی میدوی را با دقت بسیار زیاد و بدون احترام به یک طرح واقعی برای ما تعریف کند.

در زمانی که بسیاری از کارگردانان در تلاشند تعادل جدیدی بین جلوه های دیجیتال و جلوه های آنالوگ پیدا کنند ، امریخ پاسخ می دهد: "لعنت!". Midway کاملاً CG است و همه بد ، کاملاً غیرعادی و از ابتدا تا انتها. فیلمی که در گروه "اعتبار" به او نزدیک می شود Sky Captain And The World Of Tomorrow یا مرد عنکبوتی هندی است. یکی از دو تا. مایکل بی آنها را دوست دارد ، ما این را می فهمیم و در عوض رولند امریچ است که بودجه ای ندارد. در فروشگاه تخفیف او پاتریک ویلسون و لوک ایوانز را پیدا کرد که با آنها پیشنهاد شده بود ، وودی هارلسون را که بعداً آرون اکهارت را نیز درگیر کرد به دلیل رانندگی با او درگیر کرد. اندکی قبل از شروع فیلمبرداری ، در میان جعبه های استودیو ، دنیس کوید بود که خوابیده بود. آنها او را لباس پوشیدند و پوچی های الکلی را که گفت ، شلیک کردند. این بودجه بود.

این اوست که در حال گرفتن عکس خود با او است

Midway فیلمی است که باید در فهرست قرار گیرد ، مورد تمسخر و طعنه قرار گیرد ، به طوری که برای همه روشن است که نمی توان تصور کرد که یک فیلم جنگی ، از اکشن عالی ، یک فیلم غول پیکر با بازیگران زیادی که یک نقاشی دیواری تاریخی عظیم دارد بنابراین. وجود تعداد زیادی بازیگر بدون بازیگر بودن آنها فکر نمی کند (همانطور که استاد میاگی می گوید: اگر این کار را با بازیگران عالی انجام دهید خیلی خوب است ، اگر با بازیگران عالی این کار را نکنید خوب است ، اگر با بازیگران ساختگی عالی این کار را انجام دهید) بازیگرانی که شما در آخر مانند یک انگور له می شوید) ، تصور این که همه اینها را در CG انجام دهید بدون داشتن پول برای یک کار مناسب ، تصور چیزی نیست ، امکان استفاده از چنین شخصیت های پیش پا افتاده ای وجود ندارد ، گفتن داستان یک نبرد بزرگ بدون داشتن داستان های واقعی کوچک برای ساختن طرح. خلاصه اینکه واقعاً امکان پذیر نیست.

ظریف

و ما اینجا نخواهیم ماند تا شما را خسته کنیم ، زیرا این واقعیت را به ژاپنی ها گفته اند که گویی آنها از قبل می دانند برای شکست آماده هستند (در کلمات آنها کاری نمی کنند جز اینکه می گویند آمریکایی ها هیچ امیدی ندارند اما به نظر می رسد که با نگاه به دریا فکر می کنند که از همه چیز) زیرا این معمولی ترین قسمت ژانر است ، قسمت تقریباً ضروری هنگام نشستن برای تماشای فیلم جنگی آمریکایی. در اینجا مشکلات واقعاً دیگر است ، این واقعیت این است که بخواهیم یک پیروزی نیروی دریایی بسازیم که بسیار مراقب اقدامات واقعی جنگ و استراتژی های واقعی است و اساس آن برای طرف های مختلف درگیر چیست اما بدون داشتن کوچکترین ایده ای از آنچه می تواند مورد توجه باشد. امروز برای من ، نشسته در اتاق ، وقت خود را صرف تأمل درمورد اینکه چه مقدار دنیس کوئید شب قبل از صحنه ای که تماشا می کردم ، نوشیده است ، زیرا چیز جالب دیگری وجود ندارد.